سلام به همه ی برو بچه های پارسی بلاگ یه مدت بود که به دلیل یکسری دلایل نتونسته بودم نه به خونه ی مجازیم نه به همسایه هام سری بزنم کلی دلم واسه همه کس و همه چیز تنگ شده بود.....
************
یعنی می شه ؟؟؟
یعنی می شه کناردلت یه روزی یه پنجره باز بشه؟؟؟
یه پنجره که رو به کویر باشه نه دریا…
یه کویری که روزا خورشید رو همسایه دلت کنه وشبا آسمون و یه دنیا ستاره؟؟
یه کویری که سیراب کنه تورو از تشنه ای که همیشه تشنه اش بودی..
یه کویر خسته از جفای آسمون راحت می تونه همدم دلی باشه که جفای آدما آسمونشو خسته کرده….
میدونی چه طوری کویر، کویر شده؟؟؟
به جای هر قطره که دلش از آسمون خواسته یه دونه شن گذاشته و به همون قناعت کرده.
کم کم شده شن زار و بعدشم کویر….
پس آفرین، آفرین به غرور کویر که نخواست بارون رو گدایی کنه ….
ولی تازه شد ،تازه شد با بارونی که آرزوشو داشت و هیچ وقت نبارید….
کویر ، کویر بارونی….
حالا بگو ببینم می خوای یه دل دریایی داشته باشی یا کویری…!؟؟؟