• وبلاگ : هنوز هم تشنه ي تشنگي ام
  • يادداشت : اگر من عشق ميدانستم...
  • نظرات : 4 خصوصي ، 13 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    ***

    سلام...ما هم برگشتيم...كه زياد اون دلت نگيره!!!

    ***

    نميدونم چرا اينجا كه ميام اديب خاتون بازيم نم ميكشه...

    ***

    من هييييييييچ نميدانم...!!!

    اما و اگر هم نداره به خدا....

    همچين يادم رفته كه نگو و نپرس!

    هم زمينيشو هم آسمونيشو ....

    شدم سيب زميني به خدا....!!!

    از اون كج و كوراش هاااااااا...

    خوش به حال تو كه حس ميگيردتو قلمتو ميلغزوني رو كاغذ از امواج دلت!

    ***

    ياد نوار قلب افتادما....خدا همه مريضا رو شفا بده!

    ***

    چه قد بي شعور شدم به خدا!!...

    ***

    يه لحظم نميتونم حس بگيرم اين روزا...!!!

    دعا كن بابا...شفام بده...ميري اون سرزمينا...هر چند ديگه دارم به اين نتيجه ميرسم كه ديگه اميدي نيس...!!!

    ***